موضوع: "شرح زیارت جامعه کبیره"

شرح زیارت جامعه کبیره

زيارت جامعه كبيره يكي از برترين زياراتي است كه با فقرات بلندش به اوج وجود ائمه اطهار(ع) نظر دارد و زمينه معرفت برتر و عرفان كامل تر را فرام مي سازد و نيز ادب حضور در فنا و آستان مقربان معصوم(ع) را به زائر مي آموزد.

معارف فراوان، عميق و گسترده اي در اين زيارت نهفته است كه به تشريح و تيين نياز دارد تا هم مقام حقيقي آن ذوات مقدس مبرهن و روشن گردد و هم ميزان تاثير و كارآمدي آنان در همه عوالم وجود و شئون هستي دانسته شود.

کتاب ادب فنای مقربان، کوششی در راستای همین هدف است که در پرتو کلمات گفتارها و نوشتارهای استاد جوادی آملی که با تسلط به مبانی فلسفی، عرفانی و تفسیری و نیز با دلباختگی به آن گوهرهای مقدس وجود یعنی ائمه اطهار (ع) همراه شده است از کمال و جمال خاصی برخوردار بوده و قطعا در مسیر معرفت و ارادت به آن شاخصه های الهی موثر و کارساز است.

زيارت از برترين موهبت‌هاي الهي است كه قلوب را جلا مي‌دهد و به سوي معبود مصروف مي‌دارد. «زيارت جامعه كبيره» يكي از برترين زيارات است، كه با فقرات بلندش به اوج وجود ائمه اطهار (ع) و بلنداي هستي آنان نظر دارد و زمينه معرفت برتر و عرفان كامل‌تر آن‌ها را فراهم مي‌كند.

معارف فراوان، عميق و گسترده اين زيارت به تشريح و تبيين نياز دارد تا هم مقام حقيقي آن ذوات مقدس مبرهن و هم ميزان تأثير و كارآمدي آنان در همهٴ عوالم وجود و شئون هستي، دانسته شود.

حق مطلق وراه رسیدن به او

 

 

در عالم هستی چیزی نیست مگر آنکه شائبه بطلان در آن راه دارد مگر خداوند تبارک وتعالی که حق

مطلق استوهرگز باطل در او راه ندارد وبا فرض وجود هر چیزی او وجود دارد وبا عدم فرض چیزی

یا فرض عدم چیزی ، او وجود ثابتی دارد . وتمام آفریده ها به همان جهت واندازه ای که از حق تعالی

فیض هستی دریافتمی کنند حق هستند وقابل کاستی ویا ازدیاد نیستند مگر انسان که در بین دیگر

موجودات به گونه ایی خلق شده است که می تواند با قدم نهادن در مسیر حقیقت به حق مطلق نایل

شود لاکن پس از قبولی در امتحان که با جلوه گری باطل به صورت حق ومخلوط شدن حق وباطل

برای او ودقت در پیدا کردن حق ومجاهده در تبعیت از آن ، میسر می شود، لذا خداوند چنین کسانی

را به اولوا الالباب توصیف فرموده است که دارای اوصاف برجسته ایی هستند . وعلی (علیه السلام)

نیز در موارد گوناگونی استقامت در مسیر حق را از حق تعالی طلب نموده است:

اخذ الله بقلوبنا وقلوبکم الی الحق:

خداوند دلهای ما وشما را به سوی حق قرار دهد.

 

مشاهده از کتابشرح زیارت جامعه کبیره - محمد باقر تحریری - ص593تا594

مرتبه بندگی خدا(صلی الله علیه وآله وسلم)

 

 

                                                

عبودیت از کمالاتی است که رسیدن به درجات بالا وعالی آن ، آثار وبرکات روحی ومعنوی بسیاری را در پی دارد به ویژه

عالی ترین مراتبش که پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) آن را حائز شده اند وزیر بنای تمامی منصب های

الهی ایشان اعم از نبوت ورسالت وامامت است زیرا قرآن کریم هر جا سخنی از کمالات دینی انسان ها دارد، اول مسئله

بندگی آن را بیان می کند:

واذکر عبادنا ابراهیم واسحاق ویعقوب اولی الایدی والابصار:

ویاد کن بندگان ما ابراهیم واسحق ویعقوب را که صاحبان دست ها (قدرت های ویژه ) وبینایی ها بودند.    سوره ص  آیه 45

ونسبت به پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله وسلم) نیز می فرماید:

سبحان الذی اسری بعبده :

منزه است خدایی که بنده اش را شبانه سیر داد.       سوره اسرا    آیه 1

فاوحی الی عبده ما اوحی»:

پس به بنده اش وحی کرد آنچه را که به او وحی کرد.     سوره نجم آیه 10

آن حضرت در درجه ای ازعبودیت قرار گرفته است که حضرت ابراهیم (علیه السلام) تقاضای الحاق به ایشان را از خداوند کرده

وخداوند تبارک وتعالی نیز وعده الحاق را در آخرت به آن حضرت داده است ، زیرا حقیقت ونهایت درجه بندگی ، توحید

ورسیدن به حقیقت توحید است که حق تعالی را به وحدت وبساطت مطلق دانسته وشهود قلبی کرده باشد به گونه ایی

که نه وجود وکثرت حقیقی برای موجودی غیر حق تعالی ببیند ونه برای ذات مقدس او کثرتی از جهت ذات وصفات

مشاهده نماید.

این شهود باید در تمامی شئون زندگی ومراتب هستی مورد توجه باشد لذا واژه عبد وقتی به ذات بسیط خداوند تبارک وتعالی

اضافه گردد ، شرافت ومنزلت مقام والای معنوی او را نشان می دهد که آن شخص به شهودی رسیده است که گفته شد ،

چنان که خداوند پیامبر را چنین توصیف فرمود:

سبحان الذی اسری بعبده:  منزه است خدایی که بنده اش راشبانه سیر داد.

وبرای اکرام نفس مطمئنه به او خطاب می فرماید:

فادخلی فی عبادی :      ودربین بندگانم داخل شو.           فجر /29

 

مشاهده در کتاب شرح زیارت جامعه کبیره - محمد باقر تحریری  - 41 تا42

با لاترین مرتبه اطاعت پروردگار

 

 

 

 

چون معرفت ائمه (علیه السلام) به حضرت احدیت در عالی ترین مرتبه ودرجه قرار دارد لذا عالی ترین مراتب خضوع واطاعت

( خضوع در برابر تمامی فرامین عملی واخلاقی ونیز اظهار خضوع در برابر افعال وصفات وذات الهی ) از حضرتش را

حائز می باشند لذا در این فراز ، ایشان را به طور مطلق توصیف می کنیم : المطیعون لله البته رسیدن به این درجه

از خضوع واطاعت ، برای دیگر مردم نیز ممکن است اما مشروط به اطاعت از فرامین ایشان زیرا خداوند اطاعت از

خود را به اطاعت از پیامبرش پیوند زده وفرموده است :

ومن یطع الرسول فقد اطاع الله:

واطاعت از ایشان نیز عین اطاعت از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) است.

بنابراین بدون اطاعت محض از حضرات ائمه (علیه السلام) نمی توان به اطاعت حقیقی خداوند نایل شد.

وهمچنین اطاعت ویا عصیان خداوند نقش مهمی در پیوند وارتباط باطنی نسبت به پیامبر اکرم وائمه (علیه السلام) دارد

چنان که حضرت علی ( علیه السلام) می فرماید:

ان ولی محمد من اطاع الله وان بعدت لحمته وان عدو محمد من عصی الله وان قربت قرابته:

به راستی دوستدار محمد کسی است که از خداوند اطاعت نماید اگر چه نسبتش به آن حضرت دور باشد ودشمن محمد

کسی است که نافرمانی خداوند کند، اگر چه نسبتش به آن حضرت نزدیک باشد.

 

مشاهده از کتاب  شرح زیارت جامعه کبیره  - محمد باقر تحریری - ص 139 - ج2