موضوع: "عقاید اسلامی"

توسل

سیره مسلمانان بعد از در گذشت پیامبران(صلی الله علیه وآله):

توسل به دعای پیامبر (صلی الله علیه وآله) پس از درگذشت او، سیره مسلم اسلامی است که پیوسته ادامه دارد . اینک به برخی از آنها اشاره می کنیم:

1. آنگاه که پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) درگذشت ابوبکر از منزل خود که در سنخ بود به مدینه آمد ، داخل خانه عایشه شد ، دید پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) را در برد یمنی سیاه رنگی پوشیده اند ، صورت او را باز کرد آنگاه او را بوسید وگریست وبااو چنین گفت : ای پیامبر خدا مرگی که برای تو نوشته شده بود، چشیدی ودیگر مرگی نخواهی داشت. ای محمد ! نزد پروردگارت ، ما را یاد کن وما را فرآموش نکن وبه نقل زینی دحلان او با پیامبر چنین سخن گفت : پدر ومادرم فدای تو ، پیامبری که اخبار آسمان ، آن گونه که پس از مرگ تو از ما گرفته شد ، در مرگ پیامبران دیگر از ما گرفته نشد . تو بزرکتر از آنی که بتوان توصیف کرد یا بر تو گریست ، اگر مرگ اختیاری بود ، ما حاضر بودیم به جای تو بمیریم . ای محمد (ص)ما را در نزد خود یاد کن وفرآموش نکن». 

از برخی روایات ، استفاده می شود که تلقی یاران پیامبر از آیه (ولو انهم اذ ظلموا جاووک) این بوده که در هر زمان ، حتی پس از مرگ رسول خدا می توان به حضور او رسید واز او طلب استغفار کرد. محمدبن حرب هلالی می گوید : وارد مدینه شدم . به زیارت قبر پیامبر (ص) مشرف گشتم ، درمقابل قبر نشسته بودم که ناگهان عربی بیابانی آمد و او را زیارت کرد، بعد با اوچنین گفتگو نمود: 

«ای بهترین پیامبر! خدا در کتاب خویش چنین فرموده است: (ولو انهم اذ ظلموا انفسهم …) ، من به سوی تو آمده ام  و از گناهانم استغفار می کنم وتو را شفیع خود قرار می دهم . آنگاه گریست ودو بیت شعر خواند که ترجمه اش چنین است: 

ای بهترین کسی که تن او در زمین به خاک سپرده شده از بوی خوش او کوه وبیابان خوشبو شده  جانم فدای قبری که تو در آن سکنا گزیده ای که در آن عفت و  جود و کرم به خاک سپرده شده است. 

آنگاه استغفار کرد وحرام را ترک گفت. 


تبرک، توسل، بدعت- آیت الله العظمی جعفرسبحانی (دام ظله)- ص47،49

اعتکاف چیست؟

معنای اصطلاحی اعتکاف در شرع مقدس اسلام آن است که انسان با انگیزه تقرب جستن به خداوند متعال حداقل سه روز در مسجد جامع اقامت کند. در اصطلاح دینی ودر تعریفی که حضرت امام خمینی (ره) در تحریر الوسیله از اعتکاف آورده اند عبارت است از: « ماندن در مسجد به قصد عبادت وبندگی حضرت حق».

معتکف ، یعنی کسی که اعتکاف نموده ، باید در مدت اعتکاف روزها را روزه بگیرد ودر تمام این مدت  بدون عذر مسجد را ترک نگوید واز کارهایی چون امر جنسی، خرید وفروش، بوییدن گیاهان معطر و مجادله وخودنمایی پرهیز کند.

اقسام اعتکاف

اعتکاف به خودی خود مستحب است ، ولی به وسیله نذر کردن یا با خداوند عهد بستن ویا سوگند یاد کردن واجب می شود.

نیت اعتکاف

سوال این است که خود ماندن در مسجد وروزه گرفتن به قصد اعتکاف کافی است ، یا آن که معتکف باید قصد کند عبادتی دیگر مانند قران خواندن ودعا کردن را نیز انجام دهد؟ بیشتر فقیهان برآنند که برای تحقق اعتکاف صحیح قصد ماندن در مسجد به عنوان اعتکاف به تنهایی کافی است ولازم نیست قصد عبادتی دیگر را بدان ضمیمه کنمود. از سوی دیگر ، برخی از فقها ، قصد عبادتی دیگر را شرط می دانند وبراین مبنا معتکف باید چنین قصد کند: سه روز در مسجد به قصد قربت می مانم تا عبادتی را (مانند دعا کردن ، قرآن خواندن و…) انجام دهم.

وقت نیت اعتکاف قبل از طلوع فجر روزی است که انسان دقصد دارد اعتکاف را شروع کند، بدین معنا که درآن هنگام باید این قصد را داشته باشد، بنلبر این همین قدر که کسی از شب ویا حتی روز قبل قصد داشته که اعتکاف نماید وبر عزم وقصد خود باقی ملنده کافی است.

زمان اعتکاف

از نظر زمانی دارای محدودیت خاصی نیست وهر زمانی که شرعا بتوان روزه گرفت ، اعتکاف نیز صحیح است . بنابراین اگر حتی یکی از سه روز اعتکاف با عید فطر یا قربان مصادف باشد ، اعتکاف صحیح نیست.زیرا روزه گرفتن در این روزها  حرام وباطل است . اعتکاف برای زنانی که در دوران عادت زنانگی به سر می برند ، جایز نیست ، زیرا آنان در این صورت هم از روزه گرفتن معذورند وهم از توقف در مسجد . از روایات به خوبی استفاده می شود که اعتکاف در دهه آخر ماه مبارک رمضان دارای فضیلت بیشتری است . اعتکاف در دهه آخر ماه رمضان با آماده سازی انسان برای درک لیله القدر وبهره برداری از فیض این شب گران قدر بی ارتباط نیست . در کشور ما اکنون اعتکاف در سه روز از ماه رجب ، در روزهای سیزدهم وچهاردهم و پانزدهم ماه رجب ، بیش از اعتکاف در دهه پایانی ماه رمضان رواج دارد. جا دارد فضیلت اعتکاف در این سه دهه ویا حداقل چند روز از آن برای مردم تشریح شود تا اقتدا به سنت وروش پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) کامل می گردد.

مشاهده از کتاب فرهنگ اعتکاف - خدیجه گرشاسبی -ص6-9

انسان از دیدگاه اسلام

هیچ انسانی بر دیگری مزیت وبرتری ندارد مگر از طریق کمالات معنوی که از آن برخوردار است .

بارزترین ملاک مزیت وبرتری نیز تقوا وپرهیزگاری در همه شئون زندگی است چنانکه می فرماید:

(یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر وانثی وجعلناکم شعوبا وقبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقاکم)

(حجرات/13):ای انسانها ما شما را از یک زن ومرد آفریدیم ، وشما را دسته ها وقبیله های گوناگون قرار

تا یکدیگر را بشناسید ، همانا گرامیترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شما است.

بنا براین خصوصیات نژادی وجغرافیایی ونظایر آن از دیدگاه اسلام مایه برتری طلبی وتفاخر نیست.



برگرفته از کتاب منشور عقاید امامیه - حضرت ایت الله جعفر سبحانی(دام ظله)-ص 27

انسان از دیدگاه اسلام

هیچ انسانی بر دیگری مزیت وبرتری ندارد مگر از طریق کمالات معنوی که از آن برخوردار است .

بارزترین ملاک مزیت وبرتری نیز تقوا وپرهیزگاری در همه شئون زندگی است چنانکه می فرماید:

(یا ایها الناس انا خلقناکم من ذکر وانثی وجعلناکم شعوبا وقبائل لتعارفوا ان اکرمکم عندالله اتقاکم)

(حجرات/13):ای انسانها ما شما را از یک زن ومرد آفریدیم ، وشما را دسته ها وقبیله های گوناگون قرار

تا یکدیگر را بشناسید ، همانا گرامیترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شما است.

بنا براین خصوصیات نژادی وجغرافیایی ونظایر آن از دیدگاه اسلام مایه برتری طلبی وتفاخر نیست.



برگرفته از کتاب منشور عقاید امامیه - حضرت ایت الله جعفر سبحانی(دام ظله)-ص 27

جهان پس از مرگ

آیات قرآن واحادیث اسلامی گواه آن است که معاد انسانها ،هم جسمانی است وهم روحانی. 

مقصود از معاد جسمانی این است که بدن در سرای دیگر محشور گردیده ونفس بار دیگر به آن

تعلق می پذیرد، وپاداشها وکیفرها ، ولذات وآلامی که جنبه جزئی وحسی دارند وتحقق آنها بدون

بدن وقوای حسی امکان پذیر نیستند ، تحقق می یابد.

مقصود از معاد روحانی نیز این است که علاوه بر پاداش وکیفرهای حسی ولذات وآلام جزئی

وجسمانی ، یک رشته پاداشها وکیفرهای روحانی وغیر حسی نیز برای صالحان وتبهکاران در نظر

گرفته می شود که روح در درک ودریافت آنها نیاز به بدن وقوای حسی ندارد. مانند درک رضوان خدا

، که قرآن پس از شمردن پاداش های حسی می فرماید: (رضوان من الله اکبر ذالک هو الفوز

العظیم) (توبه آیه 72)

یا اندوه وحسرت جانکاه ، چنانکه می فرماید: ( انذرهم یوم الحسره اذ قضی الامر وهم فی غفله

وهم لایومنون) (مریم آیه 39)

ستمگران را از روز حسرت بیم ده ، آنگاه که عذاب آنان قطعی می شود ، در حالیکه آنان در این دنیا

در غفلت فرو رفته و ایمان نمی آورند، ونظایر آن.

   برگرفته از کتاب منشورعقاید امامیه-ص- 189-190

1 2