موضوع: "سخنان بزرگان"

درس استاد

هر که حرفی یاد گیرد، باید از استاد گیرد. علم را باید از استاد آموخت . کتاب کافی نیست .استاد است که می داند کدام نکته را کیوچگونه به شاگرد بیاموزد. افزون براین ، استاد شایسته حاصل عمر اساتید خود است؛ واستاد بزرگ ، عصاره ی علم وعالمان گذشته

است. آیه الله العظمی بهاء الدینی  از اساتید بزرگی است که باید به واکاوی واژه واژه از گفته های حکیمانه ی او پرداخت . او می فرماید:

« راه رسیدن به مقامات عالی انسانی در سایه بندگی است، انسان به میزانی که حرکتش الهی شودوخالص گردد، به خدا و اولیای او

نزدیک می شود. انسان باید از انبیا (علیهم السلام) تبعیت کند وراه آنان را برود تا به کمالاتی که برای او آماده کرده اند، برسد . نبی اکرم(صلی الله علیه وآله وسلم) خود را پاک کرده بود وبه مقام طهارت نفس رسیده بود، تا به مقام خاتمیت ومعراج ، نبوت و ولایت رسید. درتشهد می خوانیم: « اشهد ان محمدا عبده ورسوله »؛ اول عبودیت ، سپس رسالت . جهان مملو از نعمت های الهی است . محرومیت ،از قصور وکوتاهی خود ماست .

نعمت های جناب موسی واحیای جناب عیسی (علیهما السلام) و مقام والای نبی گرامی اسلام (علیه السلام) و ولایت ومناصب الهیائمه (علیهم السلام) مرد الهی می طلبد ، زحمت می خواهد ، ریاضت نفس لازم دارد. اگر یک جزء از هزار جزء ایمان ولی یا نبی در انسان

های معمولی به وجود آید، تمام اضطراب خاطرها وتشویش ها ونگرانی ها وناآرامی های آن ها از بین می رود وبه مقام توحید وآرامشمی رسند . برنامه وتعالیم اسلام به گونه ای است که بهشت را در این عالم برای انسان درست می کند. کسی که احکام الهی را عملمی کند ، هدایت می شود. با برنامه اسلام نمی توان غارتگری کرد؛ هرزگی ولاابالی گری در تربیت اسلامی نیست؛ چنان که وجدان وفطرت انسان می فهمد که باید از جرم وجنایت دور باشد . جرم وجنایت ، ریشه در هوا وهوس وآزادی بی قید وشرط انسان دارد.

خدمت شیطان ودستگاه های ابلیسی با تهمت ، دروغ وتوطئه است واین چنین افراد از نصرت وتوجه خداوند بی نصیب ومحرومند . اگرانسان ها با تعالیم نورانی اسلام آشنا شوند وبه آن ها عمل کنند ، دنیا را تبدیل به بهشت می کنند وبهشت آخرت را نیز برای خودمحفوظ می دارند. انبیا  و اولیا در همین دنیا رشد کردند وبه مناصب عالی الهی ومقامات ارجمند معنوی نایل گشتند».

 

مشاهده از نشریه جامعه الزهرا(علیها السلام) ، نامه جامعه شماره45، ص 78

نگاهی به زندگینامه شیخ مفید

مروری بر زندگی شیخ مفید (ره)

اوضاع شیعیان پیش از شیخ مفید وضع شیعیان در عصر شیخ مفید در نظر دانشمندان شیعه

شیخ مفید در نظر دانشمندان عامه ار تباط با امام عصر (عج) 

از اواسط قرن چهارم هجری شیعیان به میزان قابل ملاحظه ای در کشورهای خاورمیانه از آن

محدودیتها وآزادی کشی ها برکنار ماندند از همه مهمتر ظهور دولت مقتدر آل بویه بود که از

شیعیان با اخلاص به شمار آمدند . عضدالدوله  دیلمی که از سلاطین مقتدر این دودمان است

دامنه اقتدارش از سواحل دریای عمان تا شام ومصر گسترش یافته ودر احترام و حمایت شیعیان

کوشا ودر واقع خلافت بنی عباس در دست او بازیچه ای بیش نبود.

این علل وعوامل دست به هم داد وموجب گردید که شیعیان از گوشه و کنار سربرآورند وبا همتی

شایان توجه به تشکیل جمعیت ها وتاسیس حوزه های علمی ونشر معارف وحقایق اهل بیت

عصمت وطهارت دست یازند . مسافرت های ثقه الاسلام کلینی وشیخ صدوق دو پیشوای بزرگ

شیعه به بغداد واقامت آنها در آن شهر که مرکز خلافت وعلمای عام بود و اهمیتی که میان آنان

کردند ، همه از آزادی نسبی وموقعیت آن عصر حکایت می کند .

در عصر شیخ مفید که خود عرب بود شیعیان از آزادی واحترام بیشتری برخوردار گردیدند . وجود

فقیه عالی مقامی چون شیخ مفید در میان آنان اعتبار آنان را بالا برد وبیش از بیش نزد دوست

ودشمن براحترام آنان افزود . شیخ مفید شیعیان را از پراکندگی نجات داد و اوضاع اسف بار آنها را

بخشید تا آنجا که به اوج عزت رسیدند.

شیخ مفید از نظر دانشمندان عامه ذوفنون  وبلند آوازه ما در نظر علمای بزرگ عامه نیز بسیار

بزرگ می نمود این معنی از سخنان خوب وبد آنان به خوبی پیدا است.

دانشمند بزرگ مشهور شیخ ابوطالب طبرسی در کتاب نامدارش « احتجاج » سه توقیع (نامه) از

حضرت ولی عصر (عج) نقل کرده که به افتخار شیخ مفید صادر گشته وحضرت او را

مشمول عنایاتخاص والطاف مخصوص خود قرار داده است. ..


مشاهده از سایت تبیان

امامت ونبوت کودک از دیدگاه قرآن

از نظر قرآن امامت ، نبوت و ولایت در کودکی نه تنها امری ناممکن نیست ، بلکه قرآن آشکارا می

فرماید: ما ولایت ، نبوت  وامامت را به افرادی در کودکی دادیم:

1- یحیی بن زکریا (علیه السلام) 

خداوند متعال خطاب به حضرت یحیی (علیه السلام) می فرماید : ( یا یحیی خذ الکتاب بقوه واتینا

الحکم صبیا) . « ای یحیی ! تو کتاب آسمانی ما را به قوت فرگیر وبه او در کودکی مقام نبوت

دادیم.»

2- عیسی بن مریم (علیه السلام)

خداوند متعال می فرماید : « « مریم در پاسخ ملامت گران به طفل اشاره کرد ، آنها گفتند : چگونه

با طفل گهواره ای سخن گوییم . آن طفل گفت : همانا من بنده خدایم که مرا کتاب آسمانی وشرف

نبوت عطا فرمود . ومرا هر کجا باشم برای جهانیان مایه برکت ورحمت گردانید وتا زنده ام به عبادت

نماز وزکات سفارش می کنم.»

ادامه »

صفحات: 1· 2

ادعیه

چگونگی برقرای ارتباط با خدا ، غیر از خود ارتباط است ودر این باره نیز امامان معصوم ما پیشتازند وبه

همین دلیل است که در وصیت نامه سیاسی - الهی امام (قدس سره) آمده است:

ما مفتخریم که ادعیه حیات بخش که اورا «قرآن صاعد» می خوانند از ائمه معصومین مااست. ما به 

مناجات شعبانیه امامان ودعای عرفات حسین بن علی ( علیهما السلام) وصحیفه سجادیه ،

ابن زبور آلمحمد و صحیفه فاطمیه که کتاب الهام شده از جانب خداوند تعالی به زهرای مرضیه است از ماست.

در این بیان ، سخن از دعا وارتباط معنوی وراز ونیاز عاشقانه میان خالق ومخلوق استکه به «قرآن

صاعد» لقب یافته است. «دعا» ، «قرآن» است؛ چون از امور ماورایی است که سبب ساز رهایی

بشراز بندهاست، و«صاعد(بالا رونده )» است؛ چون عاشق را به معشوق (خدا) وعالم بالا مربوط

می کند؛ پس همانگونه که قرآن ، انسان ساز وحیات آفرین است، دعای راستین به درگاه خداوند

منانچنیناست، وبر این اساس که امام هشتم (علیه السلام) فرمود:  « خود را به اسلحه انبیا مجهز

کنید ! اصحاب پرسیدند : اسلحه انبیا چیست؟ امام پاسخ داد«ذعا»

مشاهده از کتاب  درسهایی از وصیت نامه امام خمینی (ره)- سید محمد شفیعی مازندرانی - ص37تا 38


شیوه ها وروش های پیش از دعوت

برانگیختن احساسات با شمارش نعمت ها

اولین مایه برای دعوت به نماز، استفاده از احساسات وفطرت است. در انسان احساساتی وجود دارد که اگر بیدار شوند، انسان به سمت تشکر از خدا می رود. ما نیز باید این سرمایه احساس و وجدان را زنده نگه داریم وهر جا غبار غفلت روی آن را گرفت ، با تذکر وموعظه آن را بر طرف کنیم.

در تلویزیون کلیپی از پدر پیری که با جوانش برای تفریح به بوستانی رفته بودند ، نشان داد . پیرمرد هر چند دقیقه یکبار از فرزندش می پرسید : این پرنده کوچک چیست؟ باراول جوان گفت: گنجشک است. دفعه دوم که پدر سوالش را تکرار کرد، جوان با کمی ناراحتی گفت : گنجشک است. اما بار سوم که سوال پدر تکرار شد ، جوان با عصبانیت برسر پدر فریاد کشید و گفت : گفتم که، گنجشک است. پدر از پسرش خواست دفترچه خاطراتش را بیاورد . بخشی را که مربوط به جوانی خودش و کودکی این جوان بود، باز کرد واز پس خواست که بلند بخواند .

در آن نوشته شده بود که من جوان بودم وفرزندم که کودک بود درهمین بوستان ده ها باراز من پرسید « نام این پرنده چیست؟»ومن هر بار با کلمات «جانم، عزیزم، قربانت بگردم »جواب دادم : گنجشک است! جوان شرمنده شد وپدر را در آغوش گرفت ؛ بوسید واز او عذر خواهی کرد …

بهترین راه برای  زنده کردن احساسات انسان ها نسبت به خدا ، توجه به نعمت هاست ؛ همان گونه که این پیرمرد جوانش را با بیان محبت های گذشته خود بر سر شور وشعور آورد و وجدان خفته او را بیدار کرد.

ما برای اینکه رابطه خود را با خدا تقویت کنیم ، باید با نعمت های خدا را باز گو کنیم؛ نعمت های ظاهری مثل زمین ، آسمان ، گیاه، باران، خورشید، ماه،دریا، عقل،علم، چشم، گوش،قلب و همچنین با توجه دادن به نعمت های باطنی مثل نعمت حکمت ، هدایت، گرایش به خوبی ها ، تنفر از بدیها، دوست داشتن اولیای خدا، تنفر از ستمگران، وجود انگیزه و علاقه نسبن به کارهای خیر و وجود رهبران معصوم از یک سو وضمنا تداوم این نعمت ها از سوی دیگر . اینها توجه ومعرفت انسان را نسبت به خدا معطوف ومحبت خدا واطاعت از خدا را در انسان شکوفا می کند.

مشاهده از کتاب شیوه های دعوت به نماز - محسن قرائتی- ص80-81