جن و شیطان میکرب نیستند

خب از تیتر پیدا می باشد که بحث امروزمان یک حرف نشات گرفته از قدیم و دوران جاهلیت است. این حرف ها و خرافات به قدری در برخی از ما نفوذ کرده اند که به آنها ایمان راسخ پیدا کرده ایم. مثلا اگر حواسمان نباشد و کلیدهای در دستمان را به هم بزنیم دیگر آن شب جروبحث و دعوایی در منزلمان است که اگر حتی کسی بهمان چیزی نگوید خودمان بهانه ای برای پیله کردن(همان گیر دادن) پیدا میکنیم و در آخر هم میگوییم:"همش تقصیر همون کلیدا بود که امروز تکونشون دادیم".
شاید الآن می خندید اما این خرافات در دوران خودشان قدرتی داشتند.هنوز هم در بعضی کشورها و شهرها و حتی در بعضی خانه ها از قدرتشان چیزی کم نشده است.
حتی گاهی اوقات برای به اثبات رساندن حرف هایشان از پیشوایانمان سواستفاده هم میکنند. (اینو فلان امام گفته که شبها اگه زیر درخت بخوابی جن خفه ت میکنه…. فلان امام توو حدیثش گفته که اگه…. روایت داریم که…. و چه بسا برچسب های دروغینی که نمی زنند.) البته حق دارند، نادانند.
(توضیح مختصر راجع به حدیثها و روایات جعلی:همانطور که میدانیم در دورانهایی نوشتن احادیث ممنوع شد(مانند بعد از رحلت رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم و دورانهای دیگر). به همین جهت تنها راه، سپردن آنها به حافظه بود که مشکلات بسیاری از قبیل: احتمال خطا و امکان کم و زیاد شدن عبارتها یا فراموش شدن اصل حدیث یا روایت فراهم می شد و شرایط مناسب برای جعل کننده ها فراهم می آمد.)
البته این راهم بگویم که تشخیص حدیث یا روایت جعلی و صحیح، کار هرکسی نیست. و بنده هم نمیگویم ما هرحدیث و روایتی که درمورد جن و شیطان و یا غیره می باشد داریم، جعلی ست، بلکه بنده میگویم هنگام خواندن مطلبی، به عقلمان رجوع کنیم، به قرآن رجوع کنیم و تحقیق کنیم آنگاه قدرت پذیرفتن یا نپذیرفتن آن را داریم نه اینکه بگوییم:"فلانی تاییدش کرده پس دیگه درسته.”
پس شما دو چیز در مورده احادیث و روایات فهمیدید: اینکه جعلیه یا حقیقیه. اما همین حقیقی هم به دو صورته که گاهی مارو گیج میکنه که واقعا حقیقیه یا خیر که در ادامه میگم.
می رویم سراغ اصل مطلب. بنده یکی از روایات را که در خصوص همان حقیقتی که مارا گیج می کند که حقیقی ست یا خیر را برای شما آماده کرده ام.
در یکی از روایات میخوانیم که امیرالمومنین (ع) فرموده است: “از قسمت شکسته ی ظرف و دستگیره آن آب نخورید، زیرا شیطان، روی دستگیره و قسمت شکسته ی ظرف می نشیند.” مرحوم کلینی، اصول کافی،ج 6، ص 385
(مطمئنم توو ذهنتون فوری گفتید که این روایت جعلیه و ساختگیه، حتی فکر هم نکردید در موردش.) اما ادامه:
این روایت و روایاتی دیگر، سبب شده که عده ای در مورد جن و شیطان بگویند که “میکرب” نوعی از آنهاست! از جمله، شیخ محمد عَبدُه در تفسیر المنار،ج 3، ص 95 و 96 پیرامون عدم تاثیر جن در جنون آدمی می نویسد:"ما کرارا” در تفسیرالمنار گفته ایم که:"درباره ی اجسام زنده و پنهانی که در این عصر به واسطه ی میکرسکوپ ها شناخته شده اند – و به نام میکرب نامیده می شوند – صحیح است که گفته شود آنها نوعی از جن بوده باشند و به ثبوت رسیده است که آنها علت و منشا اکثر امراض می باشند”
اما هرکس که مختصر دقتی در آیات مربوط به جن نماید در می یابد که جنها و انسانها در تکلیف و مواخذه و اختیار و اراده و ثواب و عقاب و داخل شدن در بهشت یا جهنم مساوی هستند. با این وجود، آیا درست است که کسی بگوید جن در قرآن به معنای میکرب است یا بعضی از انواع آن، میکرب ها هستند؛ چون میکرب موجود زنده و ریز و ذره بینی است که از دیدگان مخفی است؟! آیا میکربها را خدا محشور کرده و مورد عذاب و مواخذه قرار می دهد؟ و آیا میکرب ها هستند که در مکه به حضور رسول الله (ص) رسیده و ایمان آورده اند؟
با توجه به روایت امیرالمومنین که ذکر شد در مورد آن میتوان گفت: با توجه به این که “شیطان” از “جن” است و نظر به این که جای شکسته ی ظرف، و همچنین دسته آن محل اجتماع انواع میکرب هاست، بعید به نظر نمی رسد که “جن و شیطان” به مفهوم عام، اینگونه موجودات را نیز شامل شود، هرچند معنی خاص آن به موجودی اطلاق می گردد که دارای مفهوم و شعور و مسئولیت و تکلیف است.
بنابراین، از آنجایی که در عصر امامان(ع) و پیامبران(ع)، ادراک اشیا منحصر به درایت و استعداد فطری بوده و ذکر چیزهای نامحسوس در قدیم امکان نداشته است (چون وسایل و لوازم پیشرفته ی امروز ما را نداشته اند) از این رو در بعضی از دستورات بهداشتی پیشوایان دین متکی به شیطان و غیره می شدند و کثافات و میکرب هارا تشبیه به شیطان می کردند و مردم را وادار به پرهیز از آن می نمودند.
(با توجه به روایت امام علی(ع) هم فهمیدیم که پیشوایانمون بر اساس درک و شعور مردم در هر زمان سخن میگفتن. پس شرایط زمانی رو هم در اینگونه موارد در نظر بگیرید، اونوقت حتی سوالی که چرا خدا این همه پیامبر فرستاده رو هم میتونین پاسخ بدید. فکرکنم الآن دیگه اون دو صورت روایات و احادیث حقیقی رو هم کاملا فهمیده باشین. و اینکه یکی از پرده های جهل رو تونستید از رو چشمهاتون بردارید و آگاهتر نسبت به اینگونه مسایل در آینده تصمیم بگیرید.)