یازینب(س)
عقیله بنی هاشم
عقیله بنی هاشم
زيارت جامعه كبيره يكي از برترين زياراتي است كه با فقرات بلندش به اوج وجود ائمه اطهار(ع) نظر دارد و زمينه معرفت برتر و عرفان كامل تر را فرام مي سازد و نيز ادب حضور در فنا و آستان مقربان معصوم(ع) را به زائر مي آموزد.
معارف فراوان، عميق و گسترده اي در اين زيارت نهفته است كه به تشريح و تيين نياز دارد تا هم مقام حقيقي آن ذوات مقدس مبرهن و روشن گردد و هم ميزان تاثير و كارآمدي آنان در همه عوالم وجود و شئون هستي دانسته شود.
کتاب ادب فنای مقربان، کوششی در راستای همین هدف است که در پرتو کلمات گفتارها و نوشتارهای استاد جوادی آملی که با تسلط به مبانی فلسفی، عرفانی و تفسیری و نیز با دلباختگی به آن گوهرهای مقدس وجود یعنی ائمه اطهار (ع) همراه شده است از کمال و جمال خاصی برخوردار بوده و قطعا در مسیر معرفت و ارادت به آن شاخصه های الهی موثر و کارساز است.
زيارت از برترين موهبتهاي الهي است كه قلوب را جلا ميدهد و به سوي معبود مصروف ميدارد. «زيارت جامعه كبيره» يكي از برترين زيارات است، كه با فقرات بلندش به اوج وجود ائمه اطهار (ع) و بلنداي هستي آنان نظر دارد و زمينه معرفت برتر و عرفان كاملتر آنها را فراهم ميكند.
معارف فراوان، عميق و گسترده اين زيارت به تشريح و تبيين نياز دارد تا هم مقام حقيقي آن ذوات مقدس مبرهن و هم ميزان تأثير و كارآمدي آنان در همهٴ عوالم وجود و شئون هستي، دانسته شود.
چهارشنبه 94/12/26
خانواده عبارت است از زندگی مشترک یک زن ومرد که با پیمان شرعی آغاز می شود وبرپایه ولادت شرعی با فرزند یا فرزندان گسترش می یابد.
در این تعریف چند قید محوری وجود دارد:
الف) زندگی مشترک ، که با آن روابط جنسی پراکنده وگوناگون از تعریف خارج می شود؛
ب) تخالف جنسی که با آن روابط هم جنسان خارج می شود؛
ج) پیمان شرعی که روابط آزاد میان دو جنس مخالف را نفی می کند؛
د)ولادت شرعی که تولد فرزند از راه غیر شرعی را نفی می کند.
در خانواده، مشارکت در زندگی وجود دارد وزندگی مشترک زیر یک سقف شکل می گیرد، اما هر زندگی مشترکی را نمی توان خانواده نامید.
در خانواده روابط جنسی وجود دارد، ولی هر رابطه جنسی را خانواده نمی گویند.
در خانواده عنصر فرزند وجود دارد که بر پایه آن، عنوان پدری ومادری به هر شکل را نمی توان خانواده نامید.
از این رو ، روابط جنسی هم جنسان که از آن به عنوان سحق ولواط یاد می شود و روابط جنسی آزاد وپراکنده دو جنس مخالف ویا رابطه یکی از همسران با غیر همسرش، که زنا نامیده می شود ، ممنوع دانسته شده است.
مشاهده از کتاب کانون مهرورزی - عباس پسندیده-ص 31-33
سه شنبه 94/12/25
جالب اینکه این ویژگی نه یک اقدام خلاف دین ، ونه یک اقدام خنثی ، بلکه از شاخصه های ایمان است !برخلاف تصور برخی، شوخ طبعی با ایمان منافات ندارد . پیامبر خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) یکی از ویژگی های اهل ایمان را شوخ طبعی آنان دانسته ومی فرماید :
المومن دعب لعب ، والمنافق قطب غضب.
مومن، شوخ وشنگ است ومنافق ، اخمو وعصبانی .
فضل ابی قره از امام صادق (علیه السلام) شنید که حضرت می فرماید: ما من مومن الا وفیه دعابه؛ هیچ مومنی نیست، جز اینکه در او « دعابه» هست .و راوی می گوید : عرض کردم: دعابه چیست ؟ فرمود: « المزاح ؛ شوخی» با ورود اسلام به عنوان یک آیین زندگی به حجاز ، برخی از اهل ایمان از اموری مثل خندیدن ومزاح کردن ، دوری می نمودند. پیامبرخدا (صلی الله علیه وآله وسلم) با این انحراف به مبارزه برخاسته ورعایت اعتدال را توصیه کردند. رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) اهل شوخی بودند. ایشان خود در این باره می فرماید:
انما انا بشر مثلکم امازحکم.
من بشری مانند شما هستم که با شما شوخی می کنم.
مشاهده در کتاب کانون مهرورزی - نویسنده : عباس پسندیده- ص155-156
دوشنبه 94/12/24
علت دو جنس بودن انسان ، وجود غریزه جنسی وترکیب بدنی متفاوت مرد وزن را باید در تداوم نسل جستجو کرد.
علامه طباطبایی (رحمةالله ) در تفسیر آیه 21 سوره نساء می نویسد:هر یک از زن ومرد ، به دستگاه خاصی مجهز شده است به گونه ایی که در عمل ، هر یک کار دیگری را تکمیل می کند وتولید نثل برایندی از مجموع آن دو است. پس هر یک از زن ومرد ، فی نفسه ناقص ونیازمند دیگری است واز مجموع آن دو ، یک واحد تام بوجود می آید که می تواند تولید نسل را موجب شود . به دلیل همین نقص ونیازمندی است که هر یک از آن دو به سوی دیگری کشیده می شود تا با پیوند بااو آرامش یابد؛
زیرا هر ناقصی مشتاق کمال خویش است وهر نیازمندی به کسی یا چیزی مایل است که نیاز او را بر طرف سازد.
خانواده یکی از بارزترین جلوه گاه های مودت ورحمت است که از یک طرف ، دو زوج را به یکدیگر پیوند می دهد واز طرف دیگر ، باعث می شود که هر دو ، به ویژه زن، برفرزندان خردسال خود ، که از تامین نیاز های حیاتی خویش عاجز وضعیف اند ، مهر ورزیده وبه پناه دادن ، نگهداری ، پوشش، تغذیه وتربیت اقدام کنند واگر این مهر ورزی نبود نسل بشر منقرض می شد ونوع انسان هیچ گاه امکان حیات نمی یافت.
مشاهده از کتاب کانون مهرورزی -نویسنده عباس پسندیده -ج1-ص45-46
جمعه 94/12/21
آیات قرآن کریم در موارد بسیاری به موانع معرفت انسان اشاره کرده است . نظیر این آیه : (کلا بل
ران علی قلوبهم ما کانوایکسبون ) یعنی سر این که آنان حقایق دین را نمی بینند این است که
جان آنان را پرده گناه که همان زنگ دل است فرا گرفته ، آنچه کسب کرده اند غبار وچرکی است که
صفحه شفاف دل آنها را پوشانده است.سوره مطففین ،آیه 14
برخی از آیات ، بعضی چیزهایی را که موجب زنگار بر دل انسان می شود ذکر می کند ، مانند (الم
تر الی الذین یجادلون فی ایات الله انی یصرفون) یعنی آیا آنان را که در آیات خداوند مجادله می کنند
نمی نگری که به کجا باز گردانیده می شوند؟سوره غافرآیه 69
منظور آن است که این ها گروهی هستند که تنها به قصد جدال به حضور پیامبر گرامی می آمدند ،
مشرف می شدند تا تنها حرف خود را بزنند نه آن که سخنی از رسول اکرم (صلی الله علیه وآله
وسلم ) بشنوند.
یا می فرماید: (ان الذین یجادلون فی ایات الله بغیر سلطان اتیهم ان فی صدورهم الا کبر ما هم
ببالغیه) آنان که بدون برهان به مجادله در آیات خداوند می پردازند در سینه هایشان جز کبر چیزی
دیگری نیست ، آنها هرگز با این بزرگ بینی به جایی نمی رسند .سوره غافر، آیه 56
جدل، ناشی از کبر است وکبر چرکی است که صفحه شفاف دل را تیره وتار می کند . آیینه اگر غبار
آلود شد هرگز چیزی در آن نمی تابد وچیزی را نشان نمی دهد . حتی اگر آینه توان مشاهده خود
را داشته باشد پس از غبارآلود شدن، قدرت دیدن خویش را هم ندارد.
مشاهده از کتاب معرفت شناسی در قرآن -آیت الله جوادی آملی-ص 269،270
جمعه 94/12/21
برهان ابن سینا بر اثبات ناپذیری وجود نفس
این برهان که اول بار از ناحیه ابن سینا (رحمت الله ) مطرح شده واز آن پس در حکمت اشراق وحکمت
متعالیه نیز مورد استفاده قرار گرفته این است که آدمی اگر قصد کند تا از طریق اثر وفعل خود به اثبات
خویش پردازد ، قبل از آن که خود را ثابت کند ، وجود خود را پذیرفته است ، زیرا وقتی که استدلال کرده
و می گوید : چون می اندیشم پس هستم ویا آن که چون کار می کنم پس هستم ، حد وسط این
استدلال یا اندیشه وکار مطلق است ، که در این صورت اندیشمند ویا فاعل مطلق را اثبات می کند وبا
اثبات مطلق اندیشمند ویا فاعل مطلق ، اندیشمند وفاعل معین شخصی اثباط نمی شود ، ویا آن که
حد وسط ، اندیشه وکار شخصی است در این صورت «میم» در کلمه می اندیشم ، همان «من»
است که قبل از اثباط نتیجه در مقدمه استدلال پذیرفته شده است. بنا براین ، استدلال از طریق
مزبور ، مصادره به مطلوب بوده وباطل است.
مشاهده از کتاب معرفت شناسی در قرآن - آیت الله جوادی آملی- ص119