درس گرفتن از دو جانباز

دو جانباز قطع نخاعی به من درس دادند . هر دو در حدود سی سال روی تخت

خوابیده بودند . به یکی از آنها گفتم : نمی خواهی چیزی به من بگویی؟ به من بگو

تا به مردم بگویم . گفت:به مردم بگوبرایم دعا کنند که خدا این را از من بپذیرد! او

کاملا راضی به همان چیزی است که خدا برایش مقدر کرده است .به جانباز دیگر

گفتم : از این وضعیت ناراحت نیستی ؟ خندید وگفت : وقتی خدا می خواهد من را

این طور ببیند ، من ناراحت چه چیزی باشم؟

 مشاهده از کتاب اخلاق در نهج البلاغه (جلد اول) - سخرانی های استاد رفیعی-ص43

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
نظر دهید

آدرس پست الکترونیک شما در این سایت آشکار نخواهد شد.

URL شما نمایش داده خواهد شد.
بدعالی

درخواست بد!

پارامتر های درخواست شما نامعتبر است.

اگر این خطایی که شما دریافت کردید به وسیله کلیک کردن روی یک لینک در کنار این سایت به وجود آمده، لطفا آن را به عنوان یک لینک بد به مدیر گزارش نمایید.

برگشت به صفحه اول

Enable debugging to get additional information about this error.